جدول جو
جدول جو

معنی باد قبله - جستجوی لغت در جدول جو

باد قبله
(دِ قِ لَ / لِ)
باد جنوب. (زمخشری). دبور
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باد سبلت
تصویر باد سبلت
خودبینی، خودپسندی، عجب، تکبر، غرور، باد و بروت، باد بروت
فرهنگ فارسی عمید
(دِ قَ)
باد صبا بدان جهت که ضد دبور است. (منتهی الارب) : امروز که باد قبول فضل را گذاشت... (ترجمه تاریخ یمینی نسخۀ خطی کتاب خانه لغت نامه ص 9). رجوع به باد پیش و صبا شود، نام لحنی باشد از موسیقی. (برهان) (آنندراج). نام نوائی از موسیقی. (ناظم الاطباء: باد). نام صوتیست از موسیقی. (جهانگیری). نام نوائی از نواهای باربد. (فرهنگ خطی متعلق بکتاب خانه لغت نامه). یکی از لحن های سی ودوگانه باربدخسرو است. (شعوری ج 1 ورق 164). رجوع به باد شود
لغت نامه دهخدا
(دِ سِ لَ)
کنایه از نخوت و غرور مخصوص مردانست. (آنندراج: باد بروت، باد سبلت). رجوع به باد شود
لغت نامه دهخدا
(دِ کُ لَهْ)
ضربت جماع. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(بِ لَ)
آبلۀ هلاک کننده را گویند و بعربی جدری خوانند. (برهان) (آنندراج). آبلۀ هلاک کننده و آنرا باد آوله و باد لوطه نیز گویند. (شرفنامۀ منیری). حماق. حمیقاء. (ربنجنی). آنک. آبک. (برهان). مرض اطفال. (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی کتاب خانه لغت نامه). ابن التلمیذ گوید: نوعی از آبله است بدان اهمیت ندهند و شیخ گوید مرضی است بین جدری و حصبه. (از بحر الجواهر). باد آبله یا سرخک یا امثال آنها، از امراض اثر بدی که از درست معالجه نشدن امراض مذکور در بدن باقی ماند، درین مورد باد بمعنی عنصری که محیط به کرۀ زمین است، باشد چه بعقیدۀ مردم قدیم بعد از بعضی امراض بادی که از آن مرض در بدن تولید شده میماند. (از فرهنگ نظام). رجوع به بادآوله و آبله و آبله کوبی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از باد آبله
تصویر باد آبله
آبله هلاک کننده را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد نزله
تصویر باد نزله
باد سرما باد چایمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد سبلت
تصویر باد سبلت
باد بروت بادبروت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد آوله
تصویر باد آوله
باد آبله است که آبله هلاک کننده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد له
تصویر باد له
بن پستان هندی سیمتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد آبله
تصویر باد آبله
((بِ لِ))
آبله هلاک کننده
فرهنگ فارسی معین
بسیار سبک
فرهنگ گویش مازندرانی